تلخند
23 مرداد 1391 توسط دانشی
مردی نان به دست از جلوی مردی میگذشت که آه وناله میکرد پرسید چه شده جواب داد چند روز است که غذایی نخوردم
مرد نشست وشروع به گریه کرد فقیر پرسید که برای چه گریه میکنی جواب داد من با تو همدردی میکنم
فقیر گفت اگر چند لقمه از آن نان را به من بدهی هم… بیشتر »