18 فروردین 1391 توسط دانشی
فاطميه قصه گوي رنجهاست بهترين تفسير سوز مرتضي است
فاطميه شعر داغ لاله است قصه زهراي هجده ساله است
فاطميه آتش افروز دل است احتجاجش يك كتاب كامل است
فاطميه سينه چاك دردهاست شاهد نامردي نامردهاست
فاطميه سوز دل را ساز كرد دفتر داغ علي را باز كرد
فاطميه ماه گل افشردن است فتح باب تازيانه خوردن است
فاطميه قفل غم را شد كليد چونكه دارد هم شهيده هم شهيد
فاطمه زهرا عليها السلام در بيستم جمادي الاولي سال پنجم بعثت (1) به دنيا آمد . آن كوثر الهي در زماني چشم به جهان گشود كه طوفاني ترين روزگار پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله بود و امواج مهيب حوادث و تلخيها، زندگاني رسول خدا صلي الله عليه و آله را در چنگال خويش درهم مي فشرد . فاطمه عليها السلام از همان لحظه اي كه چشم به زندگي باز كرد با مشكلات و فضاي سخت و تنگ دست به گريبان گرديد .
هنوز تقريبا دوساله بود كه همراه پدر گرامي و مادر مهربانش در محاصره اقتصادي كفار قريش قرار گرفت و سه سال در شعب ابوطالب در تحمل سخت ترين شرايط گرسنگي و مشكلات شركت داشت .
در سال دهم بعثت (2) يعني اندكي پس از نجات از شعب (3) ، مادر گرامي خويش را - كه رنجهاي ده سال مبارزه و به ويژه تحمل سختيهاي محاصره اقتصادي رنجورش ساخته بود - از دست داد و از آن پس تنها فاطمه عليها السلام بود كه جاي خالي مادر را در كانون خانواده پر مي كرد .
خديجه همسر پيغمبر صلي الله عليه و آله از دنيا مي رود و فاطمه عليها السلام كه كودكي نورس و سرگرم بازي است همينكه گريه و بي تابي پدر را در مرگ مادر مي بيند، در غم و اندوه فرو مي رود و در مرگ مادر اشكها مي ريزد و اين مصيبت و اندوه بزرگ در دل فاطمه عليها السلام تاثير عميقي مي بخشد و تا پايان عمر از او جدا نمي شود (4) .
وفات خديجه هرچند براي فاطمه سخت رنج آور و مصيبت بار بود اما بيش از پيش او را دركنار پدر و در دامان تربيت پيامبر صلي الله عليه و آله قرار داد .